خانه - خاطره ای از شهید بهشتی

ساخت وبلاگ
صبح بود. یک اتوبوس آدم پیاده شدند جلوی خانه (شهید) بهشتی. یک نگاهی و براندازی کردند و دوباره سوار شدند و رفتند. نگو دعوا شده بود، یکی گفته بود خونه بهشتی کاخه. یکی دیگه گفته بود هشت طبقه است. راننده بهشتی شناس بود. همه را آورده بود دم در خانه. گفته بود حالا ببینید و قضاوت کنید.

منبع : کتاب صد دقیقه تا بهشت

امیدوار...
ما را در سایت امیدوار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bordbar2a بازدید : 216 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 20:53